خيال نقش تو در کارگاه ديده کشيدم به صورت تو نگاري نديدم و نشنيدم

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 135
بازدید کل : 9820
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



هميشه در ميان...

نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان                 سوي تو مي دوند هان اي تو هميشه در ميان

در چمن تو مي چرد آهوي دشت آسمان          گرد سر تو مي پرد باز سپيد کهکشان

هر چه به گرد خويشتن مي نگرم در اين چمن        آينه ي ضمير من جز تو نمي دهد نشان

:: موضوعات مرتبط: شعر، شعر کلاسيک، شاعران، هوشنگ ابتهاج(ه.ا.سايه)، ،
:: برچسب‌ها: شعر در مورد خدا , سايه ,
نویسنده : نگار
ميانمايگي

 

نه چندان بزرگم

 که کوچک بيابم  خودم را

نه آنقدر کوچک که خود را بزرگ....

گريز از ميانمايگي

آرزويي بزرگ است؟

 

:: موضوعات مرتبط: شعر، شعر نو، قيصر امين پور، ،
:: برچسب‌ها: شعر نو شعر کوتاه ,
نویسنده : نگار
ديوانگي معقول

تمام خيابان بوي غم مي دهد

 آسفالت ها، آدم ها

 صداي ويراژ ماشين هايي که تا سرتو برميگر دوني ازت دور شدن...

 حتي پر نور ترين چراغ هاي شهر هم مات اند

و من بي مهابا در پياده رو  نيکبخت تنها قدم مي زنم  بستني ام آب شده روي مانتو ام چکه مي کند خنده ام مي گيرد!

حتي به ديگران نگاه هم نمي کنم احمقانه به نظر مي رسم! دختري که تنها بستني مي خورد توجهي به پسرهاي اطرافش ندارد واز اينکه مانتو اش کثيف شده زير لب مي خندد!

تفسير آن ها از من اينگونه است!ولي من با خيالي که تازه آسوده شده و چشماني که حالا شادي را فرياد مي کشند به اين فکر مي کنم که چقدر راحت مي شود از قيد دغدغه ها

، فکرهاي بي سر و ته و غصه هاي اين دنيا خلاص شد و بي دليل خنديد!

چقدر عاقلانه مي شود ديوانه بود! ديوانه بود براي خنديدن براي يک لحظه شادي بي دليل.....

فقط با فکر کردن به اينکه شايد اين صدا آخرين تپش قلبم باشد!

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
:: برچسب‌ها: ديوانگي معقول,
نویسنده : نگار
کوه موفقیت

موفقيت هاي همه ي ما مثه يه کوهيه که سنگايي که اونو درس کردن شکست هاي کوچيک و بزرگ ماست

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
کجا رمزو داري؟
:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
نویسنده : نگار