خيال نقش تو در کارگاه ديده کشيدم به صورت تو نگاري نديدم و نشنيدم

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 94
بازدید کل : 10996
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



حکايت

هر جا رو بگردي حکايتايي مث حکايتاي گلستان پيدا نميکني من که از خوندنشون خيلي کيف ميکنم

دو کس مردند و حسرت بردند آنکه داشت و نخورد و آنکه دانست و نکرد(حکايت 106)

:: موضوعات مرتبط: حکايات، حکايات گلستان، شاعران، شيخ مشرف الدين سعدي شيرازي، ،
نویسنده : نگار
عشق

وگفت به صحرا شدم عشق باريده بود و زمين تر شده بود چنانچه پاي مرد به گلزار فرو ميشد پاي من به عشق فرو ميشد

 

:: موضوعات مرتبط: حکايات، حکايات تذکرةالاوليا، ،
نویسنده : نگار

صفحه قبل 1 صفحه بعد